رها نفس مامانرها نفس مامان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

خانم گل

نوروز1394

بهار تویی که می آیی ، که می نشینی کنار هفت سین
نگاهت می کنم و سبز می شوم !
بهار چشمهای توست که شکوفه می پاشد بر من
بهار تویی که می آیی ، که نو می شوی در دلم هر سال
بهار تویی که می آیی ...

 

 

دوری

چندان هم دور نیستی ؛ فقط به اندازه ی یک نمیدانم از من فاصله گرفته ای ! آری ، “نمیدانم” کجایی ؟   ...
26 اسفند 1393

برای تو

برای تو برای چشم هایت... برای من برای درد هایم برای ما... برای این همه تنهایی ای کاش خدا کاری کند
18 شهريور 1393

امشب.....

امشب تمام حوصله ام را در یک کلام کوچک از تو خلاصه کردم ای کاش می شد... یک بار بگویم " دوستت دارم " ای کاش فقط تنها همین یک بار تکرار می شد...
18 شهريور 1393

عاشقانه ای برای دخترم

دله دیونه ام از تو   تنها نشونم از تو   یه عکس یادگاری   که خودتم نداری   شده رفیق شب هام   وقتی که خیلی تنهام   میگیرمش رویه روم   ****** رها جان*******   بازم میشی آرزوم   وقتی تو رو ندارم   وقتی که بی قرارم   چشمامو باز میبندم   شاید بیای کنارم   دله دیونه ام از تو   تنها نشونم از تو   یه عکس یادگاری   که خودتم نداری ...
18 شهريور 1393

کیک تولد

دختر عزیزم امسال پیشت نیستم که برای روز تولدت کیک بخرم و الان این کیک را برای تو می گذارم تا شمع هاشو فوت کنی. امیدوارم همیشه در زندگی موفق باشی. دوست دارم عزیز قشنگم ...
22 مرداد 1393

تولد یدونه دخترم

آرزو کردم خدا را گوهری سالم و زیبا نگارین اختری بر سرم او ریخت یکدنیا گهر داد ما را او زرحمت دختری دختری مانند گل زیبا و پاک از همه ناراستیها او بری او گل کاشانه ما میشود میکند بر ماهتاب او سروری لطف حق شامل شده بر حال ما می گشاید یک به یک بر ما دری نام او رها و زیبا گوهریست چون نگینی هست بر انگشتری خنده بر لب دارد و نوری به چشم با نگاهش میکند افسونگری من چه خوشبختم که دارم دختری دختری زیبا رخی تاج سری چشم وابرویش قرار از کف ربود بس که داند شیوه های دلبری او شده نور دو چشمان پدر می فروشم فخر بر انس و پری بار الهی شکرت از حد شد فزون باز هم کردی تو...
22 مرداد 1393

تولدت مبارک

امروز خورشيد درخشان‌تر است و آسمان آبي‌تر نسيم زندگي را به پرواز مي‌کشد و پرنده آواز جديد مي‌سرايد امروز بهاري ديگر است در روز تولد مهربان‌ترين در ميلاد کسي که چشمانم با حضورش باراني است امروز را شادتر خواهم بود و دلم را به ميهماني آسمان خواهم برد جشني براي ميلادت بر پا خواهم کرد تمامي گلها و سبزه‌ها در ميهماني ما خواهند سرود اي مهربان‌ترين آغاز بودنت مبارک تمام زندگيم تولدت مبارک   ...
22 مرداد 1393

بدون عنوان

خدایا این انصافه که یک مادر از دوری فرزندش اینجوری پرپر بزنه و تو کوچکترین نگاهی بهش نکنی. من به کدوم گناه باید بسوزم و تاوان کدوم گناه را دارم پس می دهم که هیچ وقت نتونستم یه زندگی شاد و خوب در کنار همسرم و فرزندم داشته باشم. من هم دوست دارم مثل هر مادر دیگری بزرگ شدن روز به روز دخترم را ببینم این خواسته بزرگیه؟ زمستان گذشت و بهار آمد ولی من هنوز دنیا برام مثل زمستان سرد است و هیچ دلخوشی در زندگی ندارم دنیام تیره و تار است. تاریک و سرد فقط و فقط با نوشتن کمی از درد هام التیام پیدا میکنه. تو این سرما می خوام بخوابم یک خواب عمیق و هیچ وقت بیدار نشم خیلی خسته ام خیلی. خدایا خسته شدم میشه برگه امتحان زندگیم را بدم دیگه نه توان نو...
14 تير 1393

بدون عنوان

دخترم، عزیزترینم وقتی در کنارم نیستی گویی گمشده‌ای دارم که چون سرگردانان پیاپی در جستجویش هستم گمشده‌ای عزیز و دوست داشتنی دلخوشی همیشگی روزهای سختم شادی بخش قلب خسته‌ام تو بهترین هدیه خداوند به من هستی عزیزدلم و من هیچگاه نمی‌دانم چطور می‌توانم بخاطر وجود نازنینت شکرگزار خداوند مهربانم باشم دلبرم، می‌خواهمت... می‌خواهم در آغوش بکشمت و عطر وجودت را استشمام نمایم می‌خواهم آنچنان در آغوش بگیرمت که خیالم راحت باشد نمی‌توانی جایی بروی می‌خواهمت، با ذره ذره وجودم تمنای بودنت خواسته همیشگی‌ام است و این روزها...
14 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خانم گل می باشد